بخش یکم: اطلاعات عمومی
معرفی
اوترنت[۱] نام پروژهای است که بهظاهر ایده و محصول «صندوق سرمایهگذاری توسعه رسانه»[۲] که مؤسسهای آمریکایی است، میباشد و یک سیستم توزیع محتوای دیجیتال رایگان است که اشاعه دسترسی به وب اولیه را از طریق مجموعه ماهوارههای LEO و Geostationary فراهم میآورد. این امر همانند ماهوارههای مکعبی است که از ترکیب پروتکلهای داده نگار کاربر و انتشار داده استفاده میکند.
فرض پایه در اوترنت، دیتا رسانی به حدود ۵ میلیارد نفر از جمعیت زمین است که دسترسی اولیه به اینترنت ندارند و این عدم دسترسی یا به دلیل زندگی در نواحی دوردست روستایی است یا به دلیل سانسور بیش از حد محدودکننده در دولتهای ملی و محلی.
نامگذاری این پروژه بر اساس کارکرد آن صورت پذیرفته است. در واقع از آنجا که اوترنت قصد دارد تا با استفاده از استقرار ماهوارههای متعدد در مدار زمین، یک شبکه خارجی نسبت به سطح ملی هر کشور را ایجاد نموده و از طریق آن دسترسی به دیتا را برای جوامعی که از اینترنت بیبهره هستند تأمین نماید، این نام بر آن نهاده شده است. Outernet از ترکیب دو واژه Outer به معنای «بیرونی» و Net که مخفف Network به معنای «شبکه» است تشکیل شده که در مجموع «شبکه بیرونی» معنا میگردد.
مهندسی فنّی پروژه اوترنت
در این پروژه برای بعضی مفاهیم عمومی شبکه، تعاریف ویژه در نظر گرفته شده است از جمله «انتشار داده».
در اوترنت انتشار داده یعنی گسترش داده در ناحیهای وسیع که از امواج رادیویی به جای رسانههای فیزیکی (مثل کابل، تلفن، یا خطوط برق) استفاده میکند. بدین منظور از پروتکل UDP استفاده میشود که از حیث یک طرفه بودن ارتباط، تا حد بسیاری به رادیوهای هوایی مرسوم یا پخش تلویزیونی شباهت دارد.
UDP یکی از پایهایترین اقسام پروتکل اینترنتی است. این یک مدل انتقال بدون ارتباط است. از این حیث که زمانی که داده ارسال میشود الزاماً نیازی نیست کسی در آن سوی خط، دریافتکننده باشد. داده از منبع خود به هر دستگاه در محدوده مخابره میشود و هیچ ضمانتی نیست که دریافت بشود. همانند ایستگاههای رادیویی که سیگنالهای خود را بدون در نظر گرفتن این که کدام و چه تعداد رادیو در حال حاضر در محدوده گرفتن آن است، منتشر میکند. . طراحی UDP به سال ۱۹۸۰ باز میگردد.
در اصل، اوترنت، سیستم مدرنی از مکانیسم رادیویی است. سیگنالها از یک مکان مرکزی منفرد- عموماً HQ اوترنت در NYC- نشأت میگیرند و در میان انواع طول موجها تا وقتی در حرکت هستند که به یک گیرنده مناسب -یک دیش ماهواره ۲۰ اینچی- جایی که کاربر با تنظیم فرکانس گیرنده بتواند بین «ایستگاهها» انتخاب کند، برسند.
اما بهجای اتکا به ایستگاههای رادیویی زمینی، اوترنت سیگنالهای خود را به مجموعه ماهوارههایی میفرستد که سپس به گیرنده مناسب باز میگردند. همانند «هاتاسپات وایفای»[۳]، این گیرنده دو برابر شده سپس به یک دستگاه کامپیوتر یا موبایل متصل گردیده و دادههای دریافتی را به صورت یک فایل دیجیتال منتقل میکند. تا وقتی که هیچ ارتباط دوطرفهای وجود ندارد – همانند رادیو- این سیستم به پهنای باند کمی نیاز دارد، در نتیجه هزینه کمتری را در بر خواهد گرفت.
سید کریم[۴]، از بنیانگذاران اوترنت، به بی.بی.سی گفت: «وقتی درباره اینترنت صبحت میکنید، دو کارکرد اصلی مد نظر است: دسترسی به اطلاعات و ارتباطات و این بخش ارتباطات است که آن را پر هزینه میکند.»
تکنولوژیهای پایهگذار اوترنت
نباید اوترنت را فقط بهعنوان یک نوآوری تکنولوژی در نظر گرفت بلکه بهعنوان یک استراتژی نوین بهمنظور پیشبرد بسیاری از اهداف مطرح است. اما با این حال، استمرار روند پیشرفت و تکامل تکنولوژیهای پیشین به پذیرش فرهنگی و فنّی اوترنت منجر شده است. تکنولوژیهای متنوع و گستردهای بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر اوترنت اثرگذار هستند اما چهار تکنولوژی، اثر بیشتری بر پیدایش اوترنت دارند:
۱- لانترن
لانترن[۵] به معنای فانوس، گیرنده همراه کاربر اوترنت است که بر اساس تنظیمات خاص، شروع به دریافت دیتا از ماهوارههای اوترنت مینماید. قطعاً بدون وجود گیرنده ویژه، عمل دریافت دیتا یا غیر ممکن میشد یا بهدلیل نیاز به تخصص بالا در فیزیک امواج، تنها برای افراد خاصی میسّر میگشت.
۲- GoTenna
«گوتنا» ابزاری است که امکان ارتباط را در زمان قطع کامل شبکههای رسمی مخابراتی، بین هر دو موبایل که به آن مجهز هستند، ممکن میسازد بدون آنکه به باتری، وایفای، ماهواره و مواردی نظیر آن نیازمند باشد. قطعاً ایده گوتنا که تشکیل یک شبکه خارج از شبکههای دولتی است، در زمینهسازی ایده اوترنت مؤثر است.
۳- Cryptocurrencies
«کریپتو کارنسی» که به معنای «ارز رمزگذاری شده» است، یک تئوری در ارتباطات اقتصادی و پرداختهای مالی امن است که «بیتکوین»[۶] از نمونههای عملیاتی آن میباشد. این مبادلات بهصورت نظیر به نظیر رمزگذاری شده، میان دو فرد انجام میشود و احتمال سرقت یا استراقسمع از سوی هکرها در آن بسیار کاهش مییابد اما بر اساس مطالعات، تسلّط بسیار بالایی به آژانسهای اینتلیجنس بریتانیا و آمریکا بر امور مالی دنیا میدهد.
چنین نمونه ارتباطی در اوترنت، بین کاربر و ماهوارهها در نظر گرفته شده تا دولتها از محتوای رد و بدل شده آگاه نشوند. این امر تا حد زیادی، شک به کاربردهای امنیتی اوترنت را تأیید مینماید.
۴ – شبکه مِش
شبکه مش نوعی از توپولوژی شبکههای ارتباطی است که در آن هر عضو به تمامی اعضا بهطور مستقیم، متصل میشود. در ایده اوترنت این موضوع دیده شده است که دو کاربر خاص بتوانند از طریق لانترن، بدون اتصال با واسط ماهواره، در محدوده نزدیک به یکدیگر وصل شوند. از توالی چنین شبکهای، یک شبکه محلی تشکیل میشود که عملاً بسیار پرکاربرد است اما دولتها هیچ نظارتی بر آن ندارند. نرمافزار «فایرچت»[۸] بر اساس همین ایده ایجاد و عرضه شده است.
مهندسی منابع اطلاعات پروژه اوترنت
از جنبه اطلاعات، اوترنت، تشکیل «آرشیو هستهای» دانش مبتنی بر اطلاعات جمع آوری شده از ۵۰۰۰ مطلب ویکیپدیا، پروژه گوتنبرک و دانش سطحی کتابهای الکترونیکی با حق کپی رایت آزاد را آغاز کرده است. برنامه اولیه تصمیمگیری در خصوصی انتشار محتوا، مبتنی بر درخواستهای کاربر و رأیهای مثبت شکل گرفته است و طبیعی است که فعلاً مشکلاتی را دارا است.
مهمتر این است که در سیستم دارای مسیر یک طرفه، سانسور کردن به مراتب دشوارتر است. سالها است غرب لیبرالی از این سیاست برای رساندن صدای خود به گوش مردم جوامع دشمن استفاده میکند. شبکههای ماهوارهای و در رأس آنها پروژه «صدای آمریکا»[۹] از این قبیل است. مأموریت اوترنت، فراهمآوری اطلاعات رایگان ناشناس برای مناطق قابل دسترسی است که با سانسور دولتها مواجهاند یا اینکه از حیث امکانات فنّی، خارج از فضای شبکهاند.
میزان پیشرفت اوترنت
در ابتدا اوترنت با ۲۰۰MB پهنای باند ماهوارهای استیجاری فعالیت خود را آغاز نمود که برای آمریکای شمالی و اکثر مناطق اروپای غربی تنظیم شده بود.
هماکنون برنامههایی برای توسعه انتشار دیتا به دیگر بخشهای جهان تا جولای ۲۰۱۵ وجود دارد. طبق اظهارات مسئولان شرکت، سطح پهنای باند تا زمان یاد شده، ۱۰۰ GB در نظر گرفته شده است.
طبق صحبتی که کریم اخیراً در Ted داشته، یک گیرنده منفرد در روستایی واقع در آفریقای مرکزی میتوانست برای ۳۰۰ سکنه محلی اطلاعات اوترنت را دریافت نماید. این اطلاعات شامل هر چیزی از متون کشاورزی گرفته تا سلامتی و خدمات انسانی است. وی گفت: «اگر در مجاورت یک هاتاسپات بودید که دادهها را از ماهواره دریافت میکند، قادر خواهید بود با اوترنت از طریق موبایل وصل شوید و Librarian – نرمافزار راهنمای اوترنت- را استفاده کنید، همانند یک وبسایت آفلاین. از این طریق دادههایی را بهدست خواهید آورد که در پروندهها ذخیره شده است.»
«مارک نیومن» از بنگاه تحقیقات فناوری Ovum در بی.بی.سی اشاره کرد: «وقتی شما شروع به فکر کردن درباره نیازهای جوامع روستایی در بازارهای در حال توسعه میکنید، چیزی که خیلی جالب توجه است مواردی هستند که بر زندگی روزانهشان تأثیر میگذارد، مانند امرار معاش، محصولات کشاورزی، آب و هوا و مراقبتهای بهداشتی. سؤال من این است که آیا با منبعیابی محتوا بهطور مرکزی و توزیع آن بهطور محلی، آن نیازها – هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ زبان- را میتوان برآورده کرد؟ سواد نیز یک مسأله خواهد بود. ارسال از طریق صدا به جای متن مکتوب قابل توجه است، اما از دادههای بیشتری استفاده خواهد کرد.»
افقنگری اوترنت
با برآوردهایی که دسترسی به اینترنت جهانی را همطراز با اوترنتی میداند که میتواند طی ۱۵ تا ۲۰ سال آینده فراهم شود، اوترنت میتواند خدمات مقطعی با ارزشی را تا وقتی که دسترسی عادی به اینترنت فراهم شود، ارائه کند.
برای این منظور، اوترنت با «بانک جهانی»[۱۰] در سودان جنوبی برای انجام آزمایش این خدمات در جولای آینده، همکاری کرده است. اگر این آزمایش موفقیتآمیز باشد، شرکت امیدوار است ناحیه تحت پوشش خود را افزایش دهد و شروع به عرضه گیرندههایی کامل با نام «فانوس»[۱۱]، از کمپین Indiegogo خود در آن زمان، نماید. اما حتی اگر اوترنت شکست بخورد، از تنها سیستم دسترسی آزاد که در حال حاضر در حال توسعه است به دور است.
دو مورد از بزرگترین نامهای تکنولوژی جهان، در حال حاضر به طرحریزی و اجرای استراتژیهای مشابه با اوترنت مشغول هستند. «پروژه بالن گوگل»[۱۲]، حرکت سریع بالنهای مرتفع را ایجاد خواهد نمود که سیگنالهای ۳G را از سطح استراتوسفر به دورترین مناطق زمین میفرستد. از سوی دیگر، Internet.org فیسبوک، با گروه هواپیماهای بدون سرنشین و ماهوارههای LEO مواجه است که همان کارکرد را ایفا میکند. حتی شایع شده است که SpaceX در حال ساخت یک ناوگان ماهوارهای است تا اینترنت را به نقاط دور افتاده زمین برساند.
پس، صرف نظر از این که چه کسی در عمل با طرح برنده ظهور میکند، تکنولوژی اینترنت برای جهانی شدن واقعاً محدود است.
بخش دوم:جنگ اطلاعاتی
مقدمه
اکنون در عصری هستیم که از شروع حاکمیت سایبرنتیک بریتانیا بر جهان بیش از صد سال گذشته است و در این قرن اخیر، مفاهیمی چون «اشراف اطلاعاتی»، «جامعه اطلاعاتی»[۱۳]، «حکومت اطلاعات» و «کنترل» یا ابداع گردیده یا از حیث مفهومی نسبت به مفاهیم و تعاریف پیشین خود، از پایه با تغییرات بسیاری روبرو شده است.
در عمل این استراتژی که «بهجای حکومت بر جسم ملتها، بر عقاید و اقدامات آنها باید تسلّط یافت» مبنای حکومت سایبرنتیک است.
به همین نسبت روشن است که موتور محرّک این حکومت، اطلاعات صحیح، به موقع و دستهبندی شده است و سطوح اطلاعاتی چهارگانه Data، Information، Investigation و Intelligence اساس چنین حاکمیتی است و چینش سیستم اطلاعاتی جامعه سایبرنتیک را شکل میدهد.
تعریف سطوح اطلاعات
هر کدام از واژههای Data، Information، Investigation و Intelligence، اشاره به مفهوم و کاربرد خاصی از اطلاعات دارد که عبارت است از:
Data: اطلاعاتی است که فقط دارای صحت میباشد.
Information: از انجام سه عمل دستهبندی موضوعی، طبقهبندی محرمانگی و پالایش روی دیتا، اینفورمیشن ایجاد میشود.
Investigation: اطلاعاتی است که به تبیین یک کلیت جامع و همهگیر از اجزای منفرد و جداگانه میپردازد.
Intelligence: اطلاعاتی است که به تبیین اجزای منفرد و جداگانه با استفاده از کلیت جامع و همهگیر میپردازد.
چهار دسته اطلاعات فوق بر اساس چینش منطقی که در سیستم جامعه سایبرنتیک دارند، در یک هماهنگی با یکدیگر موجب برتری اطلاعاتی میشوند. لذا روشن است که مرجع قدرت در چنین حاکمیتی «تفوّق اطلاعاتی» است. از این رو اگر دو یا چند کشور از سیستم سایبرنتیک برای طرحریزی حکومت و قدرت استفاده نمایند، بهدلیل وقوع نزاع میان قدرتها، جنگ مرجع قدرت یا جنگ اطلاعاتی رخ خواهد داد.
اوترنت راهبردی است که به تفوّق اطلاعاتی مجموعه پنجچشم[۱۴] بر بخشهایی از جهان که از طریق پروژههای سابق نظیر اشلون[۱۵]، اکسکیاسکور[۱۶]، تریلبلیزر[۱۷]، پریسم[۱۸]، تمپورا[۱۹] و … اشراف و کنترل بر آنها محقق نشده است، میپردازد. از این رو قطعاً زمینهسازی یک جنگ اطلاعاتی جهانی را رقم خواهد زد.
از ویژگیهای منحصر بهفرد جنگ اطلاعاتی این است که اگر کسی نتواند استراتژیهای خود را بهموقع وارد «میدان جنگ»[۲۰] کند، خیلی سریع شکست را بر وی تحمیل مینماید. برای بریتانیا و ایالات متحده آمریکا که تلاشهای مستمرشان جهت اشراف مطلق اطلاعاتی بر سیاره به واسطه شبکههای سایبری و رسانهای وسیعشان بهطور کامل به موفقیت نرسیده است، دغدغه طراحی استراتژیهای جدید وجود دارد.
زیرا در اکثر کشورهای جهان نظیر روسیه، چین، ایران، کره شمالی و … با درک این جنگ اطلاعاتی جهانی، تلاش برای راهاندازی «شبکه ملی اطلاعات»[۲۱] امن آغاز شده پیشرفت مناسبی داشته که کاملاً بر ضد حاکمیت جهانی بریتانیا است. در شبکه ملی اطلاعات، دولتهای حاکم و صنایع محلی شروع به ساخت اینترنت بومی و جانشینهایی برای موتورهای جستجو و پلتفرمهای رسانه اجتماعی تحت کنترل ایالات متحده نمودهاند. در بعضی موارد حتی سختافزار بومی نیز طراحی شده تا اداره همه جانبه شبکه درون مرزی خود را به دست گیرند. به علاوه تصمیم بر این است تا ضمن طراحی «کلیدهای قطع اضطراری» اقدامات فیلترینگ هوشمند را انجام دهند تا مانع از خروج اطلاعات بومی از کشور و ورود اطلاعات مسموم و مخلّ امنیت ملی به کشور و انتشار آن در میان مردم شوند.
از این رو بریتانیا و آمریکا باید سیستم جمعآوری و اشراف اطلاعاتی بر جوامع را بهگونهای طراحی و اجرا نمایند که دولتها توان مداخله در آن را نداشته باشند. چیزی فراتر از اینترنت ملی نیاز است تا مرزهای شبکه ملی اطلاعات در کشورها را پشت سر بگذارد.
بهعنوان مثال، شبکه صدای آمریکا علناً مبادرت به انتشار محتوای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و … مطلوب برای منافع ایالات متحده در کشورهای هدف میکند. از این رو بسیاری از کشورهای هدف به ایجاد پارازیت در امواج دریافتی این شبکه نمودهاند. پس برای آمریکا مهم است که دپارتمان کشوری ایالات متحده مأموریتی تعریف نماید تا با برجها و ایستگاههای بازپخش خود شبکههای ارتباطی مستقل و بهدور از دسترس دولتها بسازند.
همچنین دپارتمان دولت ایالات متحده میلیونها دلار برای توسعه «اینترنت چمدانی» در میان فعالان سیاسی هزینه کرده است تا وقتی دولت کشوری که به نیت براندازی و تغییر حکومت[۲۲]، مورد هدف ایالات متحده قرار میگیرد، به قطع اینترنت واقعی اقدام میکند، برای رابطین سیاسی و براندازان نفوذی مستقر در آن کشور مورد استفاده باشد.
اما مشکلی که بریتانیا و آمریکا دارند این است که چنین راه حلهایی توسط دولتهای دیگر و حتی فعالان غیر دولتی در دفاع از کشورشان علیه کارشکنیهای این دو متخاصم بشریّت، به آسانی مغلوب میشود.
برای جمعسپاری چنین پروژهای و گسترش فراوان آن در سطح کره زمین، باید کاری کرد که بشر دوستانه به نظر آید، بهگونهای که گویی به براندازی سیاسی که در اصل برای آن ایجاد شده، ارتباطی ندارد و سپس به دست هکرهای کلاه سفید بیاطلاع یا کلاه سیاه سازمانی سپرد تا آن را آزمون و اصلاح نموده و بهطور مداوم بهروز کنند تا با همه چالشهای فنّی و امنیتی پیش رو مطابقت و سازگاری پیدا کند.
پشتپرده اوترنت
در نگاه اول، به نظر میرسد مردم بر این باورند که اوترنت یک پروژه سایبری گسترده است که علاقهمند به توانمندسازی ملتها با مقدار زیادی اطلاعات رایگان موجود در اینترنت میباشد. اوترنت پروژهای مبتنی بر انتشار دیتا است، یعنی میتواند به هر کسی در روی زمین با یک گیرنده اطلاعرسانی کند. تا وقتی که صحبت از یک «کتابخانه در جیب شما»[۲۳] است و این که چگونه اطلاعات آن میتواند جامعه را تغییر دهد، صحبت از عدم توانایی دولتهای خودمختار در سانسور کردن نیز هست. اما چه کسی میتواند یک کتابخانه شخصی و غیر قابل ردگیری را سانسور کند؟
در نگاه دوم، جایگاه و سابقه سید کریم، «مؤسس» اوترنت، بسیار قابل تأمل است. کریم سابقاً «مدیر نوآوری»[۲۴] صندوق سرمایهگذاری توسعه رسانه بود که در کمال تعجب، اوترنت را تأمین مالی میکند.
جالبتر اینکه MDIF توسط کارکنان سابق اندیشکده صهیونیستی « بنیاد جامعه باز»[۲۵] اداره و تأمین ملی میشود.
به عبارت دیگر، در نگاه دوم، این بنیاد جامعه باز و سرمایههای خطرناک «جورج سورس»[۲۶] یهودی و همقطاران وی است که پروژه اوترنت را تغذیه و تأمین مینماید. پولهای هنگفتی که سابقه ایجاد انقلاب مخملی و براندازی نرم و تغییر دستگاه حاکم در چندین کشور از جمله صربستان، اوکراین، گرجستان و قرقیزستان را دارد. چنین حرکتی در جمهوریاسلامی ایران نیز انجام شد اما حکومت ایران بهعنوان اولین حکومت جهان در دوره معاصر، نه تنها با این فتنه عظیم مقابله نرم و هوشمندانه نمود بلکه سیاست پشتپرده غرب را برای جهانیان بهگونهای رسوا ساخت که پس از آن حرکتهای مخملین، اثر و فایده سابق خود را از دست دادند، بهگونهای که انقلابهای مخملین بعدی نیز به شکست انجامید. از جمله انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا که پس از مرگ «هوگو چاوز» برگزار شد و نامزد مورد حمایت آمریکا، با وجود ادعای تقلّب در انتخابات، توسط دستگاه قضایی این کشور فراخوانده شد و از ایجاد براندازی نرم صهیونیستی جلوگیری بهعمل آمد.
همچنین سورس کسی است که پیش از این، برای حمایت مالی از پروژه امنیتی – اطلاعاتی فیسبوک که مستقیماً ذیل دستور «آژانس امنیت ملی»[۲۷] و «آژانس اینتلیجنس مرکزی»[۲۸] آمریکا مشغول به فعالیت است، اقدام به خرید بخش زیادی از سهام در حال سقوط این پروژه نمود.
از این رو کاملاً منطقی است که پروژه اوترنت را یک استراتژی نوین در راستای برترییابی آمریکا و بریتانیا در جنگ اطلاعاتی جهانی دانسته و شیوهای جدید برای براندازی حکومتها و دولتهای مخالفشان در نظر بگیریم.
در نتیجه باید گفت هنگامی که ملّتها مخاطب مطالب انتشار یافته از طریق اوترنت میشوند، عملاً پروژه فریب و تغییر باورهای مردم در راستای اهداف صهیونیست پیش میرود.
بهعنوان مثال اگر کاربر اوترنت موضوع «ارتش آمریکا» را جستجو نماید، یقیناً اقدامات سفّاکانه این ارتش مزدور و تروریست نظیر عملیاتهای ضد بشری در یمن، سوریه، عراق، لبنان و لیبی ارائه نخواهد شد. یا اگر نام «مؤسسه آلبرت انشتین» جستجو شود، از نقش محوری آن در پیشبرد شبکههای مختلف دپارتمان دولت ایالات متحده در پشتپرده انقلابهای رنگی یاد شده، صحبتی به میان نخواهد آمد و علت این امر، یک طرفه بودن ارتباط در اوترنت است.
همچنین بیان شده است که محتوا بر اساس «جمع آرا» منتشر میشود. اما بر اساس تجارب دشمنشناسانه در دیگر شبکههای اجتماعی، این امر روشن است که رأیگیری خودش در معرض دستکاری انبوه صاحبان سیستم میباشد. به علاوه واضح است محتوایی که یا خیلی حمایت شده، یا توسط گروههای سازمان یافته حرفهای قرار داده شده است، در صدر لیست نتایج قرار میگیرد. در واقع مشکل این است هر وقت که گروههای پشتپرده با نگرانیهای مشترک اراده کنند، میتوانند «رأی گیری» را نادیده گرفته و اغواگری را در هر جایی از زمین به راه اندازند.
بنابراین اوترنت همانند یک اکوی بزرگ و جهانی است تا صدای تفکر غربی را در هر موضوعی، به گوش دیگر ملّت جهان رسانده و باورهای آنها را دچار تغییر نماید. در واقع اوترنت، کانالی بسیار اثربخش برای پیشبرد تبلیغات صهیونیستی بریتانیا و آمریکا است و اطلاعاتش را به کسانی میدهد که اولاً در قلمرو وسیع میدان جنگ اطلاعاتی به انحصار در آمده صهیونیست هستند و ثانیاً از پشتپرده این سلاح مخرّب که علیه اذهان بهکار گرفته میشود، بیخبرند.
تنها ویژگی که اوترنت را از تلویزیون کابلی یا اینترنت متفاوت میکند این است که از یک ماهواره منتشر میشود. بنابر این مسدود کردن آن در کشور هدف دشوار است و برای هر کسی که دستگاه گیرنده آن را تهیه نموده، اطلاعات بهطور مستقیم قابل دریافت میباشد.
همانطور که در بخش قبل بیان شد، شرکتهای گوگل و فیسبوک که طبق اسناد صریح و قاطع، تحت امر آژانس امنیت ملی فعالیت نموده و در جنگ اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا علیه انسانیت، نقش بارزی ایفا میکنند، برنامههای مشابهی مانند اوترنت دارند. پیشنهاد آنها سفینه هوایی یا هواپیماهای بدون سرنشین معلّقی است که مثل تمهیدات ماهوارهای اوترنت، اینترنت را در سراسر جهان مخابره میکند. این پروژهها نیز از روندی بهره میبرد که داراییهای آن تحت کنترل شرکتها و دولت آمریکا است و طبق حقوق بینالملل ورای دسترسی ملتهای مستقلی است که مورد هدف انتشار محتوا هستند.
دست کم با توجه به جنگ اطلاعاتی در حال انجام و همیشه در حال تکامل، واضح است که بریتانیا و آمریکا یک قدم قطعی و متفاوت در راستای الحاق جوّ زمین به میدان جنگ اطلاعاتی برداشتهاند. همچنین احتمال دارد کشورهای دیگر نیز از این استراتژی تقلید نموده و پخشکنندههای خود را در جو زمین مستقر سازند که در این صورت میدان جنگ نوین اما جدّی ایجاد خواهد شد.
بخش سوم: اوترنت بهعنوان یک استراتژی نوین جهانی
مقدمه
پیش از این بیان شد که غیر از اوترنت، شرکتهای گوگل و فیسبوک نیز بهدنبال ایجاد پروژههای مشابهی هستند که عرصه فضایی را برای توسعه و انتشار دیتا به خدمت میگیرد.
از سوی دیگر بیان گردید که بر اساس اسناد بسیاری، کلیه شرکتهای سایبری در جهان، طبق استانداردهای امنیتی مجموعه پنجچشم بهویژه آژانس امنیت ملی آمریکا فعالیت میکنند. روشن است که استاندارهای دیکته شده از سوی این آژانس به شرکتهای سایبری، در راستای اشاعه و تثبیت تفوّق جهانی حکومت بریتانیا و آمریکا است.
اوترنت نیز یک پروژه سایبری عظیم و در سطح جهان است که موجب میشود قطع به یقین، تحکّم مجموعه پنجچشم بر خود را داشته باشد. همچنین صراحتاً روشن گردید که بنیاد جامعه باز نیز به تأمین مالی و حمایتهای سیاسی از اوترنت میپردازد.
از تجمیع موارد فوق در یک پروژه واحد، به روشنی میتوان دریافت که اوترنت فقط یک پروژه نیست بلکه یک استراتژی نوین جهانی از سوی کشورهای بریتانیا و آمریکا یا بهطور دقیقتر صهیونیست جهانی است و مدلی را در پی خواهد داشت که با اجرای آن، فاز نوینی از حاکمیت سایبرنتیک صهیونیست بر جهان رقم خواهد خورد. لذا پس از این با مفهومی به نام «اوترنتیسم حکومتی» یا «مکتب اوترنت در حکومتداری» از سوی این قدرتها و همپیمانانشان روبرو خواهیم شد. از این رو نباید اهداف آن را تنها در بعد انتشار اطلاعات یک تکنولوژی دید بلکه لازم است با نگاهی ژرف، به تمامی وجوه آن از حیث یک استراتژی نظر نمود.
اهداف احتمالی استراتژی اوترنتیسم
۱- انتشار اطلاعات جامعهساز در میان تمامی سکنه زمین
۲- برقراری ارتباط مستقیم، بهدور از کنترل اغیار و امن با تکتک انسانها
۳- حذف دولتهای از پروسه ارتباط با جوامع آنها
۴- شروع فاز جدیدی از حکومت جهانی سایبرنتیک صهیونیست
۵- اجرای اهداف غیر سایبری جهانی (در بخش چهارم تفصیلاً بیان شده است)
۶- بسط میدان نبرد به فضا. از این طریق بسیاری از کشورها بهدلیل نداشتن دانش، تکنولوژی و بودجه صنایع فضایی، از رقابت باز مانده و تسلیم محض اوترنت خواهند شد.
۷- تغییر باورهای مردم هر منطقه طبق استانداردهای حاکمیت جهانی سایبرنتیک صهیونیست.
پیشبینی
۱- تکیه اوترنت بر فضا است. از آنجا که اوترنت از حیث فیزیکی در فضای زمین مستقر میشود، لذا از سوی بریتانیا و آمریکا باید تمهیدات قانونی اندیشیده شود و برای تمامی کشورهای جهان از طریق سازمان ملل مصوب و لازمالاجرا گردد تا از قدرتیابی و نفوذ رقبا و دشمنان صهیونیست به فضا و واردسازی هرگونه خدشه به اوترنت جلوگیری بهعمل آید.
۲- اوترنت بهعنوان یک تکنولوژی خطشکن در حذف دولتها از ارتباط میان صهیونیست و مردم کشورها شناخته میشود. اما قطعاً آخرین تکنولوژی نیست بلکه شروع چنین مدلهایی است. لذا باید هوشمندانه منتظر حرکات بعدی دشمن در طرحریزی تاکتیکهایی بود که از همین خاصیت برخوردار است.
۳- قطعاً تلاش برای مقابله با اوترنت از سوی هر کشوری، بهطور جدی با برخورد جریان جهانی صهیونیست که سازمان ملل و شورای امنیت را در اختیار دارد، روبرو خواهد شد. چرا که منجر به شکست تدریجی این استراتژی نوین میگردد.
۴- از آنجا که از طریق اوترنت، ثقل جنگهای اطلاعاتی به فضا کشیده میشود، پدیده جنگهای فضایی بهوقوع خواهد پیوست.
۵- بهدنبال حفاظت از اوترنت و وقوع جنگهای فضایی، احتمال طرحریزی و ایجاد نیروی فضایی در رده نیروهای نظامی ارتشهای بریتانیا و آمریکا، امری محتمل است که به تقسیمبندی نیروهای چهارگانه جغرافیایی زمینی، دریایی، هوایی و فضایی میانجامد.
۶- تعمیر و نگهداری مستمر ماهوارههای اوترنت از روی زمین بهسادگی مقدور نیست لذا باید منتظر توسعه ایستگاههای فضایی ویژه پروژه اوترنت بود.
۷- احتمال بسیار بالایی دارد که از تکنولوژی «تسلیحات خودمختار»[۲۹] در اوترنت برای مقاصد نظامی و عملیاتهای امنیتی علیه افراد و مواضع خاص استفاده شود.
بخش چهارم:عرصه تهدیدات اوترنت علیه امنیت ملی ایران
کلیات
همانطور که در بخشهای دوم و سوم بیان شد، کاربرد اصلی و اساسی اوترنت و پروژههای مشابه آن، ایجاد برتری متمایز در جنگ اطلاعاتی از سوی بریتانیا و آمریکا در سطح جهان بهویژه علیه دشمنانشان است. اما این، تنها کاربرد اوترنت نیست. عرصههای دیگری نیز وجود دارد که از طریق ماهوارههای اوترنت احتمال تهدید علیه آنها وجود دارد.
الف) کاهش جمعیت
یکی از موضوعات اساسی غرب علیه تمامی کشورهای جهان خصوصاً ایران، اجرای استراتژیهایی است که به کاهش جمعیت میانجامد.
در این راستا، دو سند بسیار حائز اهمیت و درخور تأمل ارائه میگردد. سند نخست با عنوان «کاهش جمعیت جهانی مأموریت اصلی آژانس امنیت ملی است»[۳۰] به بیان سیاست کاهش جمعیت هاگ – کسینجر[۳۱] میپردازد. در این سیاست صراحتاً ذکر شده است که «از جمعیت جهان به میزان دو میلیارد نفر با ایجاد جنگ، بیماری، قحطی و هر عامل دیگری که لازم باشد باید کاسته شود». در ادامه گفته شده که عمده این این کاهش جمعیت باید در مناطق حومه خلیجفارس، آمریکای لاتین، جنوب شرق آسیا و قاره آفریقا صورت پذیرد. همانطور که حتی در نام سند نیز عنوان شده، این مسئولیت بیولوژیکی بر عهده یک آژانس سایبری یعنی آژانس امنیت ملی گذاشته شده است و این گواه بزرگی بر این ادعا است که حوزه سیستم سایبرنتیک از سیستم بیولوژیک جدا نیست و در آن تأثیر بسزایی دارد.
در سند دوم با عنوان «هدف نهایی آژانس امنیت ملی، کنترل جمعیت جامع است»[۳۲]، ویلیام بینی[۳۳]، کارمند سابق آژانس امنیت ملی آمریکا صراحتاً به این مهم اذعان داشته که این آژانس اطلاعاتی، بهمنظور کنترل جمعیت جامع در حال فعالیت است نه صرفاً جمعآوری اطلاعات از مردم جهان.
از سوی دیگر روشن است که هرگونه پروژه سایبری در سطح جهان در حال اجرا است، قطعاً بر طبق قرارداد UKUSA تحت نظر بریتانیا و آمریکا و منطبق با سیاستهای آنها اجرا خواهد شد. اوترنت نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتماً سیاستهای کنترل جمعیت و کاهش جمعیت در آن لحاظ گردیده است.
مصادیق اقدامات محتمل از طریق اوترنت در راستای کاهش جمعیت
باید بتوان به این سؤال که «اوترنت چگونه میتواند به کاهش جمعیت بینجامد؟» پاسخ مناسب و آیندهنگرانه داد.
مؤلفههای بیوتروریسم در نمودار زیر بیان شده است:
از میان ۹ مورد فوق، ۵ مورد بهطور مستقیم بر کاهش جمعیت اثر گذار است که عبارتند از:
۱- دراگ تروریسم: تروریسم مبتنی بر صنعت دارو که به ایجاد بیماری و کاهش نسل میانجامد.
۲- آگرو اند فود تروریسم: با ایجاد خطرات بیولوژیکی در صنایع غذایی و کشاورزی، موجبات بسط بیماری و حتی کاهش نسل در جامعه هدف فراهم میشود.
۳- اکو تروریسم: در اثر تخریب محیطزیست، زمینه بروز عوامل بیماریزا و کاهش نسل ایجاد میشود.
۴- سکشوال تروریسم: مواردی است که استفاده از آنها در روابط جنسی، به عقیمسازی مرد و زن و نهایتاً کاهش نسل منجر میشود. بسیاری از کالاهای وارداتی که در این زمینه کاربرد دارند و حتّی عادات غربی مورد استفاده در روابط زناشویی، با هدف عقیمسازی طراحی و توسعه یافتهاند.
۵- پاپیولیشن تروریسم: کلیه اقداماتی که مستقیماً بر جمعیت یک منطقه صورت میپذیرد. از جمله مواردی مانند وازکتومی که بهظاهر مسألهای در حوزه بهداشت جمعیت است اما در نهان توانست طی ۲۰ سال، نرخ رشد جمعیت ایران را از حدود ۷ به ۱ برساند تا حدی که بهعنوان یک خطر جدی در امنیت ملی مطرح و پیگیری شد.
اما نقش اوترنت در اشاعه موارد فوق چیست؟
مواردی نظیر تغییر عادات دارویی، سکشوال و غذایی اساساً بر ایجاد باور در جامعه هدف پیش میرود. همانطور که سید کریم، مؤسس اوترنت ابراز داشته، اطلاعات در زمینههای مختلف از طریق اوترنت به مردم داده میشود. پس قطعاً اطلاعات از پیش کار شده که منجر به کاهش جمعیت خواهد شد، با رنگ و لعاب مقالات علمی، توصیههای بهداشتی خانواده، بستههای اطلاعاتی امنیت غذایی، شیوههای نوین کشاورزی برای کشاورزان محلی و … میان ملل جهان توزیع شده و تنها کافی است که به آنها عمل شود تا نتیجه مورد نظر جامعه صهیونیست در کاهش جمعیت حاصل گردد. اما در خصوص تروریسم جمعیتی و محیطزیست، یکی از دغدغههای اساسی و اثبات شده، وجود امواج الکترومغناطیسی پر انرژی و همهگیر ماهوارههای اوترنت است که دشمن میتواند با قابلیت انتشار مستمر این امواج با طول موجهای دلخواه، به مرور زمان حتی موجبات جهش ژنتیکی در افرادی که امواج بر آنها تابیده میشود را ایجاد کند.
ب) افزایش سرطان
از عوامل اصلی ابتلا به سرطان در افراد سالم، قرار گرفتن مداوم در معرض پرتوهای مضر است. امواج الکترومغناطیسی با انرژی بالا، از جمله مهمترین پرتوهای سرطانزا هستند. از این رو این نگرانی، منطقی و محتمل است که از طریق ماهوارههای مستقر بر فراز جوّ کشور، اقدام برای این حرکت بیوتروریسمی صورت پذیرد.
این نگرانی زمانی پر رنگتر میشود که بر اساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت از میزان مرگ و میر بر اثر سرطان در ایران و مقایسه نرخ رشد آن با آمار جهانی، روشن میشود که علیرغم سالمتر بودن تغذیه ایرانیان بهدلیل رعایت اصول شرعی و پرهیز از خوردن و آشامیدن بسیاری از محرّمات (مانند گوشت خوک و مشروبات الکلی) و همچنین شیوههای طبخ سالمتر، باز هم میزان رشد سرطان در ایران بیش از استاندارد جهانی است و این قطعاً به معنای دخالت پنهان دشمن در اجرای استراتژیهای بیوتروریسم است. لذا اوترنت میتواند بستری نوین برای شیوع سرطان در ایران باشد.
پ) انحراف در سیستم رسمی کشور
از آنجا که طبق ادعای سید کریم، مؤسس اوترنت، یکی از اهداف اصلی این پروژه، اطلاعرسانی در حوزههای مختلف به مردم کشورهای جهان است، به تبع این مهم را باید در نظر داشت که با تولید محتوای ویژه آموزشی برای مردم هر کشور و به زبان بومی آنها، تلاشی گسترده و مستمر برای خنثیسازی و ایجاد انحراف در اهداف سیستم آموزشی ملی کشور هدف ایجاد شود. قطعاً این مسأله برای ایران مد نظر خواهد بود چرا که اولاً سطح سواد سایبری در نسل جدید ایران بالا است و نوجوانان و جوانان ایرانی بهسادگی از این ابزارها استفاده میکنند. از سوی دیگر پایش آموزشی نسبت به فضای سایبر از سوی مسئولین کشور جدی گرفته نشده است و میدان برای اقدامات دشمن باز است. همچنین دسترسی به تکنولوژیهای سایبری در ایران به نسبت بسیاری دیگر از کشورهای جهان آسانتر است چرا که اولاً کشور ایران از کشورهای ثروتمند جهان است و توان خرید مردم برای تکنولوژیها مناسب است و همچنین انبوهی از کالاهای قاچاق نیز به راحتی در بازار داخلی در جریان خرید و فروش است که این نیز بهنفع متولیان توسعه اوترنت در ایران است.
ت) تعمیق و توسعه تهاجم فرهنگی
از آنجا که هیچ کشوری از جمله ایران، نمیتواند بر اطلاعات دریافتی کاربر اوترنت کنترل و نظارت داشته باشد، لذا مسأله فیلترینگ و نظارت بر محتوای سایبری از بین خواهد رفت. این به معنای دور زدن نهادهای قانونی داخلی در امر مقابله با محتوای غیر فرهنگی همانند وزارت ارتباطات و پلیس فتا است. از این رو دشمن هر آنچه برای تربیت نسل جامعه ایرانی طبق ارزشهای لیبرالی مد نظر دارد در قالب متون، عکس، بازی و فایلهای چندرسانهای منتشر خواهد ساخت.
ث) ایجاد زمینههای براندازی نرم و هدایت مستقیم از بیرون
در فتنه ۸۸ یکی از مواردی که موجب شکست جریان فتنه شد، سخت شدن ارتباط عناصر نفوذی فتنه در کشور با مراکز هدایت این پروژه مستقر در کشورهای همسایه یا اروپا و آمریکا بود. کاهش سرعت اینترنت، قطع موبایلها بهویژه پیام کوتاه، فیلترینگ شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و … موجب گردید ارتباط لازم و در نتیجه هماهنگی مؤثر به عمل نیاید. اما با وجود پروژههایی نظیر اوترنت، نه تنها در موقعیتهای مشابه فتنه ۸۸، دشمن بهراحتی میتواند هدایت از بیرون را صورت دهد بلکه حتی میتواند بهمرور با انتشار آزادانه محتوای هدفمند مورد نظر، زمینههای بروز نا آرامی و اغتشاش از سوی قشری خاص را با ایجاد تحریک و عملیات روانی بر آنها میسّر سازد.
ج) تضعیف تکنولوژی بومی سایبری کشور
اوترنت با ارائه سرویس دائمی و رایگان، قطعاً بر بازار مصرف اینترنت داخلی و شرکتهای دولتی و خصوصی که ISPهای اینترنت و اینترانت هستند اثر منفی خواهد گذاشت. این امر با دو طرفه شده ارتباطات اوترنت حتی میتواند به نابودی کامل اقتصاد سایبری ایران منتج شود که بر تمامی بخشها اثر مستقیم و غیر مستقیم خواهد داشت.
چ) تغییر سبک زندگی
مسأله سبک زندگی در ایران بیشتر از زاویه فرهنگ دیده میشود اما حقیقت آن است که سبک زندگی، مجموعه متشکل از باور در حوزههای مختلف اعم از دینی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، تکنولوژیک، آموزشی، سایبری، بیولوژیکی و … است که ضمناً هر کدام به دو دسته فردی و جمعی تقسیم میشود.
نکته مهم آن است که تغییر سبک زندگی در تکتک افراد میتواند به تغییر سبک زندگی ملی منتج شود.
اوترنت با امکان پخش اطلاعات بدون محدودیت بین شهروندان جامعه هدف، میتواند به مرور زمان با اثرگذاری بر باورهای هر شخص در زمینههای فوقالذکر، نهایتاً به ایجاد تغییر دلخواه در سبک زندگی وی دست یابد و از آنجا که احتمالاً بخش قابل توجهی از جامعه از اوترنت استفاده خواهند کرد، این مسأله به اثرگذاری مستقیم بر سبک زندگی ملی کشور خواهد انجامید.
ورود به صفحهی اختصاصی مقاله در کتابخانهی سایت، جهت دریافت متن آن با فرمت PDF
———————————————————————
[۱] Outernet
[۲] MDIF
[۳] HotSpot Wi-Fi
[۴] Syed Karim
[۵] Lantern
[۶] Bitcoin
[۷] Mesh Network
[۸] Fire Chat
[۹] VOA: Voice of America
[۱۰] World Bank
[۱۱] Lantern
[۱۳] Intelligence Community
[۱۴] Five Eyes
[۱۵] Echelon
[۱۶] XKeyScore
[۱۷] Trail Blazer
[۱۸] PRISM
[۱۹] Tempora
[۲۰] Battlefield
[۲۱] Information National Network
[۲۲] Regime Change
[۲۳] Library in your pocket
[۲۴] Director of innovation
[۲۵] Open Society Foundations
[۲۶] George Soros
[۲۷] NSA: National Security Agency
[۲۸] CIA: Central Intelligence Agency
[۲۹] Autonomous Weapons
[۳۰] WORLD DEPOPULATION IS TOP NSA AGENDA: Special Report EIR (Executive Intelligence Review) March 10, 1981
[۳۱] The Haig-Kissinger depopulation policy
[۳۲] The ultimate goal of the NSA is total population control: The Guardian – Friday 11 July 2014 00.54 BST
[۳۳] William Binney
[۳۴] Open Social Foundantion
[۳۵] Eduard Shevardnadze
[۳۶] Mikheil Saakashvili
[۳۷] Aung San Suu Kyi
[۳۸] Gene Sharp
[۳۹] Regime Change
[۴۰] Global Voices
خوب بود فقط کاش متن خلاصهتر باشد
عالی بود. عالی
خداقوت
کاش متن انگلیسیشم بزارید.