«این مقاله در مجلهی علمی – پژوهشی (ISC) سیاست دفاعی، سال بیست و سوم، شمارهی ۹۲، پاییز ۱۳۹۴، صفحات ۶۱ الی ۹۴ انتشار یافته است»
چکیده
سند چشمانداز بیست ساله جمهوریاسلامی، به عنوان سندی که همسویی برنامهریزیها و تلاش دستگاههای مختلف را رقم زده است، از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو شایسته است که بخشی از مجاهدتهای علمی برای تبیین و تولید الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت به نسبت گزارههای سند مذکور صورت پذیرد. از آنجا که هر حکومت برای پیشبرد جامعه نیازمند علوم حکومتداری است؛ یا این مهم را باید تولید نماید یا به علوم غیربومی که تناسبی با فرهنگ و ارزش های جامعه ندارد، روی آورد که این مسئله باعث وابستگی می شود. رهبر معظم انقلاب در خصوص ضرورت تولید علم بومی و عدم بکارگیری علوم تولیدی دیگران در جامعه اعتقاد دارند که وجود علم بومی مایه اقتدار است و دارنده آن میتواند در سرنوشت و مقدّرات دیگر ملل مداخله نماید.
استفاده از علومی که توسط جهانبینی خاصی تولید گردیده، جامعه را به سمت آن جهانبینی سوق میدهد از این رو تولید علوم انسانی اسلامی یک ضرورت اجتنابناپذیر در جامعه اسلامی است تا هم از انحراف مسیر جامعه به سمت باورهای مادی و غیر توحیدی جلوگیری به عمل آید و هم صدور انقلاب اسلامی از طریق نرمافزار حکومتی محقق گردد. یکی از شقوق علمی مورد نیاز جامعه، مسئله امنیت است که متأسفانه در این زمینه هنوز از نظریات ناسازگار با ارزشهای اسلامی استفاده میشود. از این رو تبیین مفاهیم و سپس نظریات امنیتی مبتنی بر جهانبینی اسلامی از اهم نیازها است که باید انجام پذیرد. در این مقاله سعی بر آن است که علاوه بر بیان بخشی از مفاهیم و نظریات امنیت توحیدی، مؤلفههای امنیت توحیدی سند چشماندازه بیست ساله جمهوریاسلامی بررسی و تبیین گردد. پس سؤال اصلی این است که کدام یک از مؤلفههای امنیت توحیدی در سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوریاسلامی ایران وجود دارد و همچنین این مؤلفهها از منظر تبیین بر اساس اصول اسلامی و قرآنی چه کیفیت، جایگاه و ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش «اجتهادی» و مطالعات کتابخانهای – اسنادی استفاده میگردد و مرجع اصلی این مقاله سند چشمانداز بیست ساله جمهوریاسلامی میباشد.
واژگان کلیدی: امنیت توحیدی، قدرت لایزال الهی، ایمان، مستقل، مقتدر، پیوستگی مردم و حکومت، سند چشمانداز، سامان دفاعی
تعریف نظری امنیت در اسلام
الف) ماهیت و منشأ
در نظام اسلامی و قرآنی، منشأ امنیت «الله» است و امنیت بعنوان ماحصل ایمان قلبی، از سوی الله به مؤمنان عطا میگردد. از آنجا که دستورات اسلامی و قرآنی در اصل ظرفیت جامعهسازی دارند و محدود به بُعد فردی نیستند، از ایمان تکتک افراد جامعه که به «جامعه مؤمن» منتج میشود، امنیت جامعه از سوی خدا محقق میشود. آیه شریفه «قطعاً خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند»[۱] (حج/۳۸) مرجع بسیار محکمی است که ادعای فوق از آن بدست آمده است. این صراحت در کلام حضرت مولیالموحدین(ع) نیز آمده که میفرمایند: «اسلام، گروندگانش را امن نگه میدارد.[۲]» (نهج البلاغه، خطبه۱۰۶)
ب) ویژگیها
یک: مطلق بودن
مفهوم امنیت سکولار بصورت «نسبی» (رفیع و قربی،۱۳۹۲: ۱۲) و از «ایجاد توازن میان آسیبپذیری درونی و تهدیدات بیرونی» تعریف میشود. به این معنا که هیچگاه امنیتِ صد در صد در زمینه خاصی حاصل نمیشود و همواره سطح امنیت به نسبت مقاومت آسیبپذیری در مقابل تهدیدات است. از این رو هر لحظه نسبت به لحظه پیشین سطح امنیت متفاوت است چرا که محیط همواره پویا است و عوامل تهدیدزا بصورت مستمر در حال تغییر هستند.
اما بر اساس آنچه از قرآن برداشت میگردد امنیت توحیدی، «مطلق» و در نتیجه ایمان حقیقی به خداوند و اسلام است. دلایل بسیاری مبنی بر مطلق بودن امنیت الهی وجود دارد. از جمله در آیه ۱۱ سوره یوسف که میفرماید:
«خداوند بهترین حافظ است …[۳]». پس بر اساس استنتاج روشن است که اگر خداوند از کسی حفاظت نماید، راهی بر اصابت آسیب به وی نخواهد بود.
یا «دست خداوند فرای دستهای دیگر است»[۴] که در تئوری قدرت، خداوند را قدرت بلامنازع معرفی میدارد که از این رو اگر از سوی این منشأ قدرت، امنیتی عطا شود، قطعاً قابل نفوذ نخواهد بود.
دو: نفوذ ناپذیری
در تئوریهای امنیت سکولار، زمانی که سطح تهدید از آستانه آسیبپذیری فراتر رود، امنیت نفوذپذیر شده و به میزان جدی بودن تهدید، امنیت دچار خدشه خواهد شد. اما بر خلاف آن در امنیت توحیدی، به دلیل مطلق بودن، نفوذ ناپذیری نیز مطرح میگردد.
یکی از مهمترین اسناد در این باب، حدیث قدسی منقول از امام رضا(ع) است که میفرماید: «…کلمه لااله الا الله، دژ محکم من است، پس اگر کسی وارد دژ من شود از عذاب من ایمن خواهد شد…»[۵]
اما اینکه سطح امنیت توحیدی در یک جامعه از چه عاملی نشأت دارد باز هم از آیه ۳۸ سوره حج بدست میآید.
بر اساس این آیه شریف، یک اصل مهم بدست میآید که در طرحریزی امنیت جامعه اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد:
متغیر میزان امنیت جامعه اسلامی، به درجات تغییر ایمان جامعه وابستگی دارد. از این رو برای بهرهمندی از امنیت الهی باید ایمان جامعه تعالی یابد.
سه: اصیل بودن
امنیت در اسلام، اصیل است و امنیت در تمامی حوزهها به اصل امنیت که از ایمان نشأت میگیرد باز میگردد. بعبارت دیگر، بر خلاف مدل امنیت سکولار که فقط دارای تعریفی انتزاعی است، به تنهایی زمینه بروز و اجرا ندارد، برای پیادهسازی باید دستههای مختلفی مانند امنیت اقتصادی، امنیت فرهنگی، امنیت مرزی، امنیت سیاسی و … برای آن در نظر گرفته شود و تئوریهای امنیت در هر یک از حوزهها متمایز با دیگر حوزههاست و استراتژیهای متفاوتی دارد، ایمان قلبی به تنهایی موجب ایجاد امنیت در جامعه، در کلیه شقوق تهدیدات زمینی است و فراتر از آن، موجب دفع بلایای ماوراء نیز میباشد.
بهعبارت دیگر، در امنیت غیر توحیدی و مادی، اصل امنیت وجود خارجی ندارد، مظروفی است که باید در ظرفی خاص شکل پذیرد تا ملموس گردد. از این رو مفاهیم امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت غذایی، امنیت فرهنگی، امنیت شغلی، امنیت هویتی و … مطرح است اما در امنیت توحیدی، از بازخورد ایمان شخص به الله، نعمت امنیت از سوی خداوند به مؤمن در تمامی حوزهها عطا میشود که این مطلب نسبت به جامعه ایمانی نیز صادق است.
با استناد به مطلب فوق میتوان ابراز داشت چون ایمان بستر و پایه جامعه اسلامی است، لذا امنیت نیز به تبع آن، بستر است؛ در تمامیّت حوزههای جامعه اسلامی جریان دارد و هر چیز دیگری بر آن استوار است.
چهار: معنوی (اعتقادی)
واژه عربی «آمَنَ» بصورت مشترک ریشه دو کلمه «امنیت» و «ایمان» است. از این رو پایه و ماهیت ایمان و امنیت مشترک است.
همچنین ایمان در اسلام کاملاً اعتقادی است و به وجود باور قلبی نسبت به خداوند باز میگردد لذا در سطح کلان مطلقاً معنوی است. اما امنیت سکولار به دلیل اینکه در جهانبینی پایه، هیچ خدا و ماورائی را متصور نیست، لذا در تلاش است تا همه چیز را بصورت مادی و ابزاری حفظ نماید.
پنج: اختیاری
امنیت در اسلام کاملاً اختیاری است چرا که ایمان مسئلهای اختیاری است و ایمان اجباری مورد پذیرش باری تعالی نیست. از این رو سیستم هدایت از آدم تا خاتم ادامه داشته و بلافاصله پس از ختم رسالت، امامت آغاز گردیده و تا برپایی قیامت ادامه مییابد.
این ویژگی کاملاً در تضاد با امنیت سکولار است که «اجباری» میباشد. بدین معنا که توسط سیستمهای اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی، مدل امنیت مطلوب حکومت به جامعه تحمیل میشود و همه باید تابع آن باشند و هرگونه تخطی، مجازات خاص خود را در پی خواهد داشت. البته این مسئله در اسلام تحت عنوان «حدّ» دیده شده اما تفاوت در این است که در اسلام حتیالمقدور افراد به پذیرش قلبی دعوت میشوند و معدود افرادی که مخلّ جامعه شوند بر آنها حد جاری خواهد شد اما امنیت سکولار، پشتوانهای برای اغنای جامعه ندارد و عمدتاً از طریق ایجاد ترس، وحشت و تئوریهای توطئه[۶] جامعه را توجیه میکند.
شش: درونی
از نتایج اختیاری بودن امنیت در اسلام این است که درونی نیز خواهد بود.
بر خلاف امنیت سکولار که توسط مهار فیزیکی و بیرونی است[۷] و افراد جامعه با برخورد سخت کنترل میشوند، در امنیت توحیدی، امنیت هر فرد به تبع ایمان قلبی وی است و موجب میشود که هر فرد کنترلگر و مهارکننده نفس خویش باشد. به طریق مذکور در سطح کلان، امنیت هر جامعه به تبع ایمان آن جامعه به خداوند است و این مسئلهای است که کاملاً درون افراد جای دارد لذا حتی در سطح ملی نیز امنیت جامعه اسلامی، درونی خواهد بود.
هفت: مبتنی بر اصالت قدرت نرم
از آنجا که همواره سنت الهی بر آن بوده که برای پذیرش ایمان، اختیار افراد تعیینکننده باشد و اجبار در ایمان هیچ نقشی ندارد، لذا «دعوت» و «ارشاد» موضوعیت مییابد.
بر اساس آیه شریفه « لااِکراهَ فِی الدّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیّ»[۸]حتی اکراه در پذیرش دین جای ندارد اما قطعاً برای افراد راه ارشاد و نور از اغوا و ظلمت مشخص شده است. از این رو هر کس با اطلاع کامل از عواقب انتخابش، از اختیار در پذیرش یا عدم پذیرش دین استفاده میکند.
این مسئله کاملاً بیانگر اصالت قدرت نرم در اسلام بعنوان بستر دعوت به ایمان است. به تبع چون امنیت از ایمان است لذا بستر امنیت توحیدی نیز قدرت نرم است. (نک: اسلامی و درجانی،۱۳۸۸: ۴۷)
این در حالی است که بخش اصلی امنیت سکولار بر قدرت سخت و برخورد قاطعانه استوار است. وجود سازمانهای پیچیده اطلاعاتی در کشورهای لیبرال نظیر آمریکا، انگلیس، کانادا، استرالیا، نیوزلند، آلمان و … دلیلی بر این مدعاست که سیستم امنیت ملی کشورهای سکولار بر قدرت سخت متکی است نه قدرت نرم.(نک: کاظمی،۱۳۶۹: ۱۲۴-۱۲۳)
هشت: عینی
بر اساس نظریات امنیت سکولار، این نوع از امنیت ذهنی است و اساساً «احساس امنیت» در افراد ایجاد میشود. پس ممکن است در موقعیتی یکسان، کسی دارای احساس امنیت باشد و دیگری دچار احساس نااَمنی گردد. حال آنکه مفهوم امنیت در اسلام کاملاً عینی و مشهود است و آثار آن در جامعه قابل بررسی است و شرایط یکسان برای افراد، ضریبی تقریباً یکسان از امنیت در بر خواهد داشت.
شاید تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، تأیید این موضوع سخت مینمود اما در حال حاضر که تمامی کشورهای منطقه جنوب غرب آسیا بخصوص سوریه، عراق، فلسطین و افغانستان درگیر بحرانهای امنیتی هستند، جمهوریاسلامی دارای یکی از بالاترین ضرایب امنیتی در کشورهای جهان است، این ویژگی اثبات میشود و شایان ذکر است که تفاوت اصلی جامعه اسلامی ایران با دیگر جوامع کشورهای منطقه در نوع و سطح ایمان امامان[۹] در رأس جامعه و ایمان مردم در بستر جامعه است.
– ویژگیهای امنیت توحیدی در یک نگاه
ردیف | ویژگی | توضیح |
۱ | مطلق | امنیت توحیدی دارای بالاترین سطح حفاظت است و به نسبت تهدیدات سنجیده نمیشود. |
۲ | نفوذ ناپذیر | به فرد یا جامعه دارای امنیت توحیدی امکان نفوذ وجود ندارد. |
۳ | اصیل | به صرف ایمان قلبی به خداوند، امنیت در تمامی حورهها اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … برقرار میشود. |
۴ | معنوی (اعتقادی) | امنیت توحیدی برخاسته و در ادامه ایمان قلبی به الله است. |
۵ | اختیاری | امنیت توحیدی در جامعه به اختیار افراد ایجاد میگردد چرا که ایمان مقولهای اختیاری است و اجبار به آن راه ندارد. |
۶ | درونی | امنیت توحیدی مسئلهای درون فردی و به تبع درون جامعهای است زیرا ایمان حقیقتی درونی است. |
۷ | مبتنی بر اصالت قدرت نرم | از آنجا که پذیرش ایمان قلبی به خدا از سوی افراد، بواسطه دعوت و ارشاد صورت میپذیرد که مظهر قدرت نرم است پس امنیت توحیدی نیز بر اصالت قدرت نرم استوار است. |
۸ | عینی | آثار وجود امنیت توحیدی در جامعه کاملاً محسوس و ملموس است و به تعاریف ذهنی و احساسات باز نمیگردد. جامعه امن شده به این نوع از امنیت، در بُعد اجتماعی برای همه دارای امنیت است. |
ب) مؤلفههای امنیت توحیدی در سند چشمانداز ۱۴۰۴ ه.ش
– سطح راهبردی
در سطح راهبردی امنیت توحیدی، ملزومات بیبدیلی مطرح است که اساس این مکتب امنیتی بر آنها استوار گشته و هرگونه نقصی در مؤلفههای سطح راهبردی حتی منجر به از میان رفتن امنیت توحیدی خواهد شد.
شایان ذکر است همواره در امنیت توحیدی، این مؤلفههای معنوی در سطح راهبردی هستند که باعث افزایش ضریب امنیت میشوند.
۱: با اتکال به قدرت لایزال الهی
در هر حکومت، صرف نظر از نوع ایدئولوژی حاکم بر آن، منشأ و منبع بهخصوصی از قدرت وجود دارد که تکیه تمامیّت آن حکومت بر آن است.
قطعاً اگر بر اساس جهانبینی الهی و توحیدی، حکومتی شکل پذیرد، منشأ قدرت در آن حکومت از آن خداست کما اینکه در حکومتهای الهی پیشین نظیر حکومت سلیمان نبی(ع)، یوسف نبی(ع)، حضرت رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) چنین بوده و در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) نیز اینچنین خواهد بود. اکمل جهانبینی توحیدی که در اسلام وجود دارد، نه تنها از این اصل تبعیت میکند بلکه آیات بسیاری در کلامالله مجید بیان گردیده که میتوانند بصورت کاربردی مورد استناد قرار گیرند.
آیه شریفه «به راستى آنان که گفتند پروردگار ما اللَّه است و در پاى این گفته خود استقامت ورزیدند نه ترسى دارند و نه اندوهگین مىشوند»[۱] بعنوان یک شاخص بلاتغییر در این زمینه، مسئله امنیت را در تکیه و استقامت در راه الله میداند و اگر جامعهای به قدرت الهی تکیه نماید و در راه دین او استقامت ورزد، وعده حق خداوند بر آن است که امنیت آن جامعه را تأمین و تضمین نماید. چرا که «حزن» در سطح جامعه به نوعی مشابه مبحث افسردگی ملی است و یکی از تهدیدات اساسی هر جامعه است و از آن مهمتر، احساس ترس ملی است که اگر در جامعهای قرار گیرد، نه تنها راه تعالی و پیشرفت را مخدوش میسازد بلکه داشتهها را نیز از آنها میگیرد و حتی ممکن است بقاء جامعه را با خطرمواجه سازد.
پر واضح است پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی که تمامیّت استکبار و کفر جهانی تحت لوای پرچم شیطانی آمریکا، در مقابل این انقلاب قد علم نمود و هر تلاشی صورت داد تا موفق به براندازی انقلاب و جمهوریاسلامی شود، این انقلاب فراز و نشیبهای بسیاری را طی نموده و در برهههای مختلف زمانی به دست سلیقههای سیاسی مختلفی اداره شده است. اما آنچه که بعنوان یک درس و یک اصل اثبات شده اینست که هرگاه در برابر استکبار نرمش نشان داده شده و در مواضع سیاسی کشور نسبت به مواضع انقلابی اندکی تغییر پدید آمد، دشمن تلاش نموده تا سایه رعب و وحشت قدرت خود را بر سر این کشور قرار دهد و مانع از پیشرفت آن شود اما هرگاه با اتکال به قدرت لایزال الهی مسیر ترقی در پیش گرفته شده است، هیمنه استکبار شکسته شده و در مسیر ترقی دستاوردهای بینظیر معنوی و مادی چون انرژی هستهای، قدرت دفاع موشکی، فناوری نانو، پیشرفتهای شگرف سلولهای بنیادی، پیوستن به جرگه کشورهای فضایی و دهها افتخار ارزشمند دیگر بدست آمده بیآنکه دشمن بتواند راه را سد کند.
پس این مهمترین اصل است که در جمهوریاسلامی ایران، منبع و منشأ قدرت، خداوند است و تکیه به اوست که راه را هموار میسازد و موجب امنیت، بقاء و حیات نظام میگردد.
۲: در پرتو ایمان (جامعه مؤمن)
جامعه اسلامی ایران در سال ۱۴۰۴ در پرتوی ایمان به خدای متعال خواهد بود کما اینکه این راه از ابتدای شروع نهضت در سال ۱۳۴۲ به امامت حضرت روحالله خمینی(ره) بر همین مبنا بوده است.
آیه شریفه «اگر مردم آن دهکدهها ایمان آورده بودند و پرهیزگارى کرده بودند، برکتهاى آسمان را به آنها مىگشودیم ولى تکذیب کردند و ما نیز آنها را به اعمالى که میکردند مؤاخذه کردیم»[۲] از رئوس «امنیت و ضد امنیت توحیدی» در قرآن کریم است و بوضوح بیان داشته جامعهای که در پرتوی ایمان به خداوند متعال حرکت نماید مشمول برکات و نعمات آسمانی و الهی میگردد که بفرموده رسول اکرم(ص) از اهم نعمات آسمانی، امنیت است[۳] و اگر از این راه خروج کند عذاب الهی است که تقدیرشان خواهد شد و این از مصادیق ضد امنیت توحیدی است.
عصر امروز، عصر اثبات آیه فوق است. دو تفکر مادی شاخص و فراگیر عصر معاصر که جهان را در خود هضم نمود، مارکسیسم و لیبرالیسم است. شاید امروز با مطالعه تاریخ و بدون درک مستقیم آن برهه زمانی بتوان قبول نمود که قدرت بلوک شرق[۴] با وجود کلیه تکنولوژیها و جنگافزارهای مدرن، از بین رفته و به تاریخ پیوسته اما ارسال این پیام به «گورباچف» از سوی امام راحل(ره) مبنی بر سقوط زود هنگام شوروی امری ساده نبود.[۵] این قاطعیت تنها در کلام زعیمی وجود داشت که اتکا به قرآن و انگارههای حق آن داشت.
امروز که رهبر معظم انقلاب نیز میفرمایند «این سیاستهای مسلطِ مادّىِ مستکبرانه که ملتها را به بند کشیدند، اینها بهتدریج مضمحل خواهد شد، آب خواهد شد، نابود خواهد شد؛ این آیندهی دنیاست. کانون اصلی هم اینجاست، جوشش اوّلی هم از اینجا شروع شده است و این ملت ایستاده است.»[۶] در حالی که کنترل جهان علیالظاهر در دست همین قدرتهای استکباری است، حاکی از ایمان راسخی است که در رأس هدایت جمهوریاسلامی و پیشبرد انقلاب دارد.
اما این امر تنها مختص به امامان انقلاب اسلامی نیست بلکه نگاهی گذرا به تاریخ انقلاب، ریشههای ایمان در مردم را نیز هویدا میکند. از قیامهای خونین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تا ایستادگی در برابر تمام قوای نظامی جهان طی هشت سال دفاع مقدس و در نهایت کسب پیروزی به نصرت الهی، سپس گذر از خطرهای دیگر تا خلق حماسههایی چون «۹ دی» نشان از ایمان و بصیرت امت اسلامی ایران دارد.
این وعده الهی است که فرموده: «اى اهل ایمان! اگر خدا را یارى کنید، خداوند نیز شما را یارى خواهد کرد و قدمهایتان را ثابت خواهد نمود»[۷]
پس همچنان و همواره، ایمان به عنوان اصلی در نظام اسلامی پا برجا است و اساس امنیت انقلاب و جمهوریاسلامی را شکل میدهد.
۳: متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی
دین مترقّی و مبین اسلام و قرآن مجید، اصول بسیاری را در راستای حفظ امنیت جامعه از طریق پایبندی به شعائر و ارزشهای اسلامی بیان نموده است.
آیه شریفه ۳۰ سوره حج در این خصوص میفرماید: «چنین است و هر کس شعایر الهى را بزرگ بشمارد، آن برایش در نزد پروردگارش بهترین است»[۸]. از این رو هر جامعهای که شعائر و ارزشهای الهی را پایبند باشد و حدود الهی را حفظ نماید، از سوی پروردگار برایش بهترین منظور خواهد شد.
همچنین آیه ۳۲ این سوره بیان داشته: «این گونه است که هر کس شعایر الهى را بزرگ شمارد، نشانى از تقواى دلهاست»[۹] و از سوی دیگر جامعه متّقی و جامعه ایمانی، بر اساس آیاتی که پیش از این گذشت، مورد امن الهی است و امنیت به آن جامعه عطا میگردد. لذا اصل پایبندی به شعائر الهی از مصادیق و مؤلفههای امنیت اسلام است و اساساً، ایمان بدون عمل به شعائر و ارزشهای الهی غیر ممکن است. همچنانکه قرآن مجید به کرّات از ایمان و عمل صالح بصورت لازم و ملزوم یاد کرده و میفرماید: «کسانی که ایمانه آورده و عمل صالح انجام دادند …»[۱۰] که این بیانگر ضرورت عمل به حدود الهی در ایمان است.
در طرف مقابل، عدم پایبندی به ارزشهای الهی و تخلف از شعائرالله، به عنوان مؤلفه ضد امنیت در جامعه، به کرّات در قرآن مجید ذکر شده است. از جمله در آیه ۱۶۰ و ۱۶۱ سوره نساء که به عقوبت یهود بهدلیل تخطّی از حدود الهی اشاره نموده و میفرماید: «بهخاطر ظلمى که یهود کردند و مردم بسیارى را از راه خدا بازداشتند، قسمتى از چیزهاى پاک را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم.(۱۶۰) و نیز به خاطر ربا گرفتن در حالى که از آن نهى شده بودند و همچنین از این جهت که ثروت مردم را از طریق باطل مىخوردند و ما براى کافران آنها عذابى دردناک آماده ساختهایم.(۱۶۱)»[۱۱]
و در آیات ۱۶۷ و ۱۶۸ این سوره مبارک میفرماید: «آنان که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند، در گمراهى بسیار دور افتادهاند.(۱۶۷) آنان که کافر شدند و ظلم کردند هیچگاه خدا آنها را نمىبخشد و به راهى هدایتشان نخواهد نمود. (۱۶۸)»[۱۲]
بدین صورت عاملان به حدود و شعائر و ارزشهای الهی و اسلامی توسط خداوند متعال حفظ گردیده و امنیت مییابند و اگر جامعهای از ارزشها عدول کند و دیگران را نیز از این مسیر باز دارد، قطعاً بر آن جامعه از سوی خدا امنیتی نخواهد بود.
بطور خلاصه در سطح راهبردی امنیت توحیدی منطبق با مؤلفههای امنیت توحیدی در سند چشمانداز بیست ساله جمهوریاسلامی ایران، در قدم نخست باور خداوند و تکیه به قدرت لایزال او، سپس ایمان به خدا و نهایتاً پایبندی به ارزشهای الهی و دینی دیده شده که انشاالله با فزونی این سه مؤلفه کلیدی، ضریب امنیت جمهوریاسلامی نیز فزونی خواهد یافت و اگر این مهم محقق گردد، جمهوریاسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ ه.ش بیش از پیش کشوری با امنیت مطلق، عینی، نفوذناپذیر در برابر تهدیدات دشمنان، امن در تمامی حوزهها، استوار بر اصالت قدرت نرم توحیدی، دارای امتی خود کنترل، درون باور و با اعتقادات و معنویات توحیدی خواهد بود.
– سطح تاکتیکی
پس از تحقق مؤلفههای امنیت توحیدی در سطح راهبردی، بر اساس زمینه و بستری که ایجاد گردیده، سطح اقدام تاکتیکی مطرح میشود که در امتداد مؤلفههای راهبردی آمده و ظهور و بروز مادی نیز دارد.
۱: مستقل
نخستین تأکید سند چشمانداز بیست ساله جمهوریاسلامی در حوزه تاکتیکی امنیت توحیدی بر استقلال است و از قید «مستقل» استفاده نموده است.
در خصوص اهمیت استقلال جامعه اسلامی، قرآن کریم فرموده است: «اگر کفار بر شما تسلط یابند باز همان دشمن دیرینند، هر چه بتوانند بهدست و زبان بر دشمنى شما میکوشند و چقدر دوست دارند اگر شما کافر شوید»[۱۳]
آنچه که از ابتدا موجب ایجاد بستر مادی تشکیل حکومت اسلامی میگردد، استقلالطلبی امت اسلامی است. همواره رکن ثابت شعار انقلاب اسلامی مفهوم استقلال بوده است. اینکه نظام اسلامی تشکیل شود تا امت بتواند بر سرنوشت خویش با توجه به اراده الهی تصمیم گیرد، عنصری است که در صورت فقدان آن هیچ حکومت توحیدی دوام نخواهد آورد.
در فروع دین، دو عنصر «ولایت جستن به الله و خلیفه الله» و «برائت جستن نسبت به طواغیت و کفار» به روشنی مسئله استقلال را پوشش داده است.
آنچه که در تمامی انقلابهای منطقه و جریان بیداری اسلامی سالهای اخیر به چشم میخورد، تلاش مردم کشورهای اسلامی در حذف دیکتاتورهای دستنشانده استکبار و تشکیل حکومتی مستقل و برآمده از مردم است. لذا بنمایه هر حرکت انقلابی در سطح جامعه نیازمند استقلال است و پس از پیروزی نیز بقاء آن وابسته و در گرو حفظ استقلال است و پیشرفت آن، نیازمند پیشرفت حدود و ثغور استقلال انقلاب است.
از این رو جمهوریاسلامی ایران برای تبدیل شدن به کشور «الهامبخش»[۱۴] در سال ۱۴۰۴، نیازمند اینست که در حوزه امنیت، استقلال خود را توسعه دهد تا بهعنوان الگویی شایسته مورد پیروی دیگر جریانات انقلابی عدالتخواه منطقه و جهان قرار گیرد.
۲: مقتدر
واژه اقتدار در عربی، که از ریشه قدر بدست آمده است، در زبان فارسی به «توانایی»[۱۵] معنا شده است.
بر اساس تعریفی که در معانی مفردات قرآنی آمده است، واژه قدر به «داشتن توانایی در اختیار انجام یا ترک فعل در حوزه مادی و معنوی»[۱۶] معنا شده است.
در تبدیل این معنا به حوزه حکومتی یک کشور، میتوان گفت اقتدار به معنای توانایی تصمیمگیری یک ملت برای سرنوشت خویش بدون دخالت اغیار است و ارتباط اقتدار با امنیت یک جامعه، ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ است. به نسبت داشتن اقتدار در یک جامعه، بیگانگان کمتر موفق به اعمال نظراتشان در آن جامعه خواهند شد. همچنین این مؤلفه ارتباط مستقیم و نزدیکی با استقلال جامعه دارد. بطوریکه با افزایش ضریب اقتدار جامعه، استقلال آن نیز فزونی خواهد یافت.
در جامعه اسلامی، قدر جامعه به دست خداوند رقم خواهد خورد و امت در تلاش است تا در راستای اراده الهی بر تقدیر خویش حاکم باشد و بتواند آزادانه مسیر تعالی معنوی و مادی را طی نماید.
در نگاه قرآن مجید نیز این حقیقت بیان شده که خداوند قدیر و رقم زننده تقدیر است و عزت و ذلت به دست اوست، آنجا که میفرماید: «بگو: اى پروردگارى که صاحب حکومتى، هر که را خواهى حکومت بخشى و از هر که خواهى ستانى و هر که را خواهى عزیز مىکنى و هر که را خواهى ذلیل مىنمایى خیر در دست توست زیرا تو بر هر چیز توانایى»[۱۷]. این آیه شریفه بیانگر رابطه الهی میان عزت و ذلت یک حکومت و تقدیری است که از سوی خداوند بر آن مترتب شده است و البته شایان ذکر است این خواست الهی با خواست مردم گره خورده و اگر مردمی قیام کند برای خداوند، به جامعهاش عزت داده میشود. و زمانی که اقتدار الهی بر جامعه قرار داده شود، امنیت آن رقم خواهد خورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در سیاست خارجی امامان انقلاب، این اقتدار چه در بیان و چه در عمل دیده شده که مبنای تقدیر جامعه به دست خداست و دشمنان هیچ قدرتی در این راستا نسبت به جمهوریاسلامی ندارند.
رهبر انقلاب در این خصوص فرموده: «با اِعمال اقتدار نظام جمهوریاسلامی، دشمن مأیوس میشود. با ضعف و سستی، هیچ دشمنی از تعرض دست برنمیدارد. ضعف دولتهای زبون و توسریخور که به قدرتهای جهانی میدان دادند، استکبار را بر آنها جریتر کرد. ضعف رژیم پلید گذشته در این کشور، استکبار را بر تمام امور این مردم مسلط کرد. اگر آن رژیم اندکی شرف ایرانی میداشت – نمیگویم اسلامی، که از آن بیخبر بودند – تا این اندازه دشمن بر امور کشور مسلط نمیشد. باید بر کار خود قوی بود و اقتدار داشت… در نظام جمهوریاسلامی، حضور عظیم مردم، اقتدار الهی را نشان میدهد و به میزان زیادی دشمن را مأیوس میکند…»[۱۸]
قید قرآنی برای جامعهای که در راه خداوند جهاد میکند و بدین طریق تقدیر خویش را به خداوند میسپارد «بنیان مرصوص»[۱۹] است و در سمت مقابل، اقتدار جامعهای که تقدیر و سرپرستی خویش را به غیر از الله سپردهاند «به سستی خانه عنکبوت»[۲۰] میداند.
در نهایت، مؤلفه تاکتیکی اقتدار در امنیت توحیدی اینگونه کاربرد دارد که اگر بر مبنای مؤلفههای راهبردی که پیش از این بیان شد، ساماندهی شود و بر اساس ایمان و تکیه به قدرت الهی، تقدیر جامعه به دست خدا سپرده شود و برای حفظ آن جهاد مستمر صورت پذیرد، بواسطه عزتی که از سوی خداوند متعال عنایت میشود دست دشمن از جامعه و امور آن کوتاه خواهد شد و بخش دیگری از امنیت رقم خواهد خورد.
۳: پیوستگی مردم و حکومت
در نظام اسلامی، مبنای حکومت بر امت استوار است و امت، مردم جامعهای است که به تبعیت از ولی و امام صالح، در راه خدا قیام نموده و مسیر تعالی را میپیماید. در چنین جامعهای بر اساس گفتار حضرت مولیالموحدین، علی(ع) «بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است؛ حق واجبی که خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پایداری پیوند ملت و رهبر و عزّت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمیشود جز آنکه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمیگردند جز با درستکاری رعیت و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار و سنت پیامبر(ص) پایدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس میگردد»[۲۱]
راهی که در کلام گهربار حضرت علی(ع) برای ثبات و حفظ حکومت اسلامی روشن گردیده و به صراحت کلام ایشان، موجب بقاء حکومت و نومیدی دشمنان میگردد که اصل امنیت در یک حکومت و جامعه است، از پیوستگی مردم و رهبری و رعایت حقوق متقابل آنان بر یکدیگر سرچشمه گرفته است.
اما در سمت مقابل، بعنوان اصل ضد امنیت جامعه، در صورتی که این پیوستگی و حقوق رعایت نگردد، به کلام ایشان «وحدت کلمه از بین میرود، نشانههای ستم آشکار و نیرنگ بازی در دین فراوان میگردد. راه گسترده سنت پیامبر(ص) متروک، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل و بیماریهای نفس فراوان شود. مردم از اینکه حق بزرگی فراموش میشود یا باطل خطرناکی در جامعه رواج مییابد، احساس نگرانی نمیکنند! پس در آن زمان نیکان خوار و بدان قدرتمند میشوند و کیفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود.»[۲۲]
همچنین مبحث «فتنه» بعنوان یکی از اصول پایهای قرآن در حوزه «ضد امنیت» مطرح است و هرگاه در جامعه اسلامی فتنه صورت پذیرد، امنیت جامعه به خطر میافتد.
حضرت علی(ع) در خصوص فتنه فرمودهاند: «همانا آغاز پدید آمدن فتنهها، هواپرستی و بدعتگذاری در کتاب الهی است و گروهی (با دو انحراف یاد شده) بر گروه دیگر سلطه و ولایت مییابند که بر خلاف دین خداست»[۲۳]
پس از منظر امام متقیان هرگاه حق و باطل با هم ممزوج گردد، فتنه رخ خواهد داد. اما بالاترین سطح فتنه در جامعه اسلامی که از تدبر در کلام فوق حاصل میشود، آنجاست که ولایت در جامعه بدست اهل باطل افتد، چرا که در زمان ولایت اهل حق، فتنهها قابل رفع و دفع است اما اگر باطل بر جامعهای مسلط گردد، این بزرگترین فتنه برای جامعه اسلامی است از این جهت که خود گسترنده دیگر فتنههاست.
آنچه که در ایام خرداد تا دی ۱۳۸۸ موسوم به فتنه رخ داد، به تعبیر «سوزان مالونی»[۲۴] متخصص «مطالعات ایران و سیاست اقتصادی خلیج فارس و منطقه خاورمیانه»[۲۵] در انستیتو بروکینگز حزب دموکرات آمریکا، سنگینترین هجمهای بود که میتوان به یک کشور وارد نمود و در نمونههای پیشین موفق به براندازی دولتهای مردمی گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و صربستان و برسرکار آوردن مهره مد نظر آمریکا در این کشورها شده بود. اما این فتنه با ولایت حق حاکم بر کشور و امت بصیر، برای نخستین بار در تاریخ نه تنها به شکست انجامید بلکه اثر آن را در دیگر کشورها مانند ونزوئلا که پس از فتنه ۸۸ توسط این استراتژی، از سوی آمریکا در آنها ایجاد اغتشاش شد از بین برد و این تنها به دلیل یکپارچگی رهبری و امت اسلامی ایران در این ایام بود که اوج آن در حماسه بینظیر ۹ دی ۸۸ رقم خورد.
دقیقاً منطبق بر فرمایش حضرت علی(ع) هر بار که مردم و حکومت در ایامالله ۲۲ بهمن، یکپارچگی و حمایت متقابل خود را نشان میدهند، دشمنان نا امید شده و تغییر راهبرد میدهند.
اما اگر این حرکت عظیم سالیانه، کمرنگ شود، قطعاً دشمن بر جامعه چیره خواهد شد و امنیت از بین خواهد رفت و در بدترین وضعیت بفرموده حضرت امیرمؤمنان(ع) «هر کس که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنش بیدار می شود.»[۲۶]
اینجاست که کلام تاریخی و ارزشمند بنیانگذار انقلاب اسلامی امام راحل(ره)، در حوزه امنیت جامعه شناخته میشود که فرمودند: «….من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد…»[۲۷]
از این رو پیوستگی مردم و حکومت که در سند چشمانداز ۱۴۰۴ جمهوریاسلامی بیان شده، از مؤلفههای بارز امنیت توحیدی در جامعه است و پیش از بیش باید بر آن تأکید و همت گمارده شود. البته نباید از این مهم غافل شد که این پیوستگی، بعنوان یک باور و اعتقاد قابلیت کاربرد دارد و از طریق حوزه قدرت نرم قابل بسط است. لذا باید اطمینان و قلب مردم در گرو حکومت باشد و مسئولین نیز به همین نسبت در تناسب با مردم قرار داشته باشند.
بطور مجمل آنچه که بعنوان مؤلفههای امنیت توحیدی در سند چشمانداز ۱۴۰۴ جمهوریاسلامی ایران بیان شده است بصورت زیر قابل نمایش است:
و سه مؤلفه استقلال، اقتدار و پیوستگی مردم و حکومت که بطور مستمر از یکدیگر تأثیر گرفته و بر هم تأثیر میگذارند، موجب ایجادِ نمایی مستحکم از نظام اسلامی در چشم دشمنان شده و به تعبیر حضرت علی(ع) «زبان دشمنان قطع میگردد»[۲۸] و امنیت ظاهری درون و بیرون نظام را تأمین مینماید.
– سطح تکنیکی
پس از تأمین ظواهر امنیت جامعه در سطح تاکتیکی، در سطح تکنیکی به تأمین امنیت از طریق ایجاد سامانهها و ابزارهای دفاعی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیت پرداخته میشود.
آنچه که بعنوان توان نظام در تأمین معیشت مردم در زمینه اقتصادی یا توان موشکی دفاع مرزی زمینی و دریایی در حوزه امنیت شناخته میشود، مصادیقی از حوزه امنیت تکنیکی در جامعه اسلامی است.
در سند چشمانداز ۱۴۰۴ موارد متعددی مرتبط با امنیت تکنیکی مطرح شده که به شرح زیر است:
«برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب»[۲۹]
اما به دلیل اینکه گرایش خاصی دارند و ابتدا باید مفهوم امنیت مشخص شده و آنگاه برای هر کدام از مؤلفههای فوق، بر اساس تعریف اولیه امنیت توحیدی، مفاهیم و تعاریفی تبیین گردد، بصورت مجزا درمقالات آتی بررسی خواهند شد.
اما مؤلفه کلان امنیت تکنیکی در سند چشمانداز ۱۴۰۴ عبارتست از:
۱: سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه
آنچه که مسلّم است، حفظ استقلال و اقتدار در جامعه اسلامی، به توان مقابله و مقاتله با دشمنان نیز باز میگردد. هر چند به صراحت در قرآن کریم آورده شده «در واقع شما آنها را نکشتید بلکه خداوند آنها را کشت و در تیراندازى این تو نیستى که تیر مىاندازى بلکه خداست که تیر مىاندازد و اوست که مىخواهد اهل ایمان را با بلایى نیکو امتحان کند زیرا که خداوند شنوا و داناست.»[۳۰] و از این رو توان دفاعی در همه حوزهها از جمله نظامی را در راستای اراده الهی و معطوف به سطوح تاکتیکی و نهایتاً راهبردی امنیت میداند اما در چشم دشمنی که تفکرش برخاسته از کفر و مادیگرایی است و خدا و امداد ماورائی را باور ندارد، طرحها، سامانهها و ابزارهای تکنیکی دفاعی جامعه اسلامی چشمگیر است و همواره تصورشان بر این بوده که هر چه در ظاهر میبینند، تمام ماهیت امنیتی و دفاعی جمهوریاسلامی است.
از این رو تأثیر جهاد در راه خدا برای دستیابی به سامانههای دفاعی که به موجب آن به اذن الهی از جامعه اسلامی دفاع میشود و همچنین بار روانی وجود این دست سامانههای دفاعی بر دشمنان را نباید کم شمرد.
در این راستا دستور صریح قرآن کریم بر این است که «هر چه توانایى دارید در برابر دشمنان از نیرو و قدرت و اسبهاى ورزیده براى جنگ با دشمن آماده سازید تا بدین وسیله دشمنان خدا و خود را بترسانید. دشمنان دیگرى غیر از اینها نیز دارید که آنها را نمىشناسید ولى خداوند مىشناسند و آنچه در راه خدا انفاق مىکنید، به شما پس داده خواهد شد، در حالى که به شما ظلمى نخواهد شد.»[۳۱]
نکته شگرف و شایان ذکر آیه شریفه فوق اینست که هر هزینهای اعم از مالی، جانی و زمان که در این راه صرف میشود حکم انفاق مییابد و خداوند آن انفاق را از جامعه اسلامی پذیرفته و جبرانش خواهد نمود. از این رو تأمین هزینههای دفاعی در جامعه اسلامی به مقدار مورد نیاز نه تنها مصداق هزینههای سربار نیست بلکه نیک، پسندیده و توصیه شده است. بر خلاف دشمنان خدا که هر آنچه در این راه هزینه میکنند به سبب ماهیت کفرشان بیشتر دچار زیان و خسران میگردند و همواره در امنیت نسبی قرار دارند که به معنی بیفایده بودن تلاش آنها در برابر مؤمنان است.
همچنین این وعده داده شده که اگر برای رضای الهی سامانههای دفاعی طرحریزی، تولید و تجهیز شوند، به دلیل نیت الهی جامعه اسلامی، اراده خداوند بر آن خواهد بود که بهوسیله سامانهها، حتی دشمنان ناشناس نیز مغلوب گردند.
در راستای عمل به فریضه الهی جهاد و دفاع که از آیه شریفه «جهاد بر شما واجب شد در حالى که آن را نمىخواستید و چه بسا چیزى را دوست ندارید ولى بر شما خیر است و چه بسا چیزى را دوست دارید و براى شما شرّ است و خدا مىداند و شما نمىدانید.»[۳۲] بر آمده، آنچه که روشن است، تقدیر خیر جامعه اسلامی در این تکلیف الهی است و آنجا که صورت پذیرد، بهترین از سوی خداوند برای امت اسلامی رقم خواهد خورد.
مصداق عینی فتح و ظفر الهی در جنگ ۸ روزه نوار غزه و رژیم غاصب اسرائیل دیده شد که بهوسیله راکتهای فجر ۵ جمهوریاسلامی، جریان مقاومت فلسطین موفق شد یکی از پیچیدهترین و پیشرفتهترین سیستمهای سپر دفاعی ضد موشک در جهان را ناکارآمد گرداند و راکتهای فجر ۵، دقیقاً به مصداق حق آیه ۱۷ سوره انفال، توسط قدرت الهی هدایت شد و بیش از ۶۹ درصد آنها به شهرهای مختلف این کشور جعلی از جمله تلاویو برخورد نمود تا ابهت و هیمنه ارتش اسرائیل در هم شکند حال آنکه به لحاظ علوم مهندسی موشک، توان سپر دفاعی «گنبد آهنین» در سطح انجام تله موشکی است و قدرت نفوذ راکت از موشک کمتر است.
در مجموع افزایش توان و ضریب امنیت توسط سامانههای دفاعی تنها به این عامل وابسته است که بواسطه ایمان و جهادی که پیش از آن در نیت جامعه دینی قرار داشته و دارد، خداوند به سامانههای دفاعی مادی نیز برکت داده، دشمن را توسط آنها نابود میکند و نهایتاً خیر و فتح را به جامعه عطا میدارد.
نتیجهگیری و راهکارها
رسول جلیلالقدر اسلام حضرت محمد(ص) میفرمایند: «دو نعمت است که مجهول است، سلامتی و امنیت»[۳۳]. این حدیث راهبردی بیانگر در هم تنیدگی و همجنس بودن سلامت و امنیت از منظر اسلام است. به این مضمون که سلامتی در امنیت و امنیت در سلامتی است. در حوزه جامعهسازی، جامعهای امن است که دارای سلامت باشد و جامعهای سالم است که از امنیت برخوردار شود. همچنین از آنجا که بیان گردید در اسلام، امنیت تنها به ایمان باز میگردد و لذا امنیت جامعه با ایمان جامعه ارتباط مستقیم دارد، پس محرز است که سلامت اخلاقی، اعتقادی، دینی و بالاخص سلامت در معرفت و جهانشناسی توحیدی یک جامعه، مقدمه وجود امنیت توحیدی در آن جامعه است.
از سوی دیگر بر اساس سند چشمانداز ۱۴۰۴ ه.ش جمهوریاسلامی، بطور کل ایران در افق مذکور کشوری امن خواهد بود. پس باید برای تحقق این مهم در افق بیست ساله، تدبیر شود و قوای مسئول ذیل همگونی و هماهنگی، به سمت تعالی ایران بر اساس امنیت مطرح شده در سند چشمانداز گام بردارند. این افق محقق نخواهد شد مگر از طریق ارتقا سطح ایمان جامعه و امت اسلامی.
در این راستا همانطور که پیش از این اثبات گردید، به دلیل اینکه ایمان ماهیتاً قلبی و مبتنی بر قدرت نرم است، پس ارتقای آن نیز از طریق ایجاد فضای فرهنگی و علمی ویژه خود میسر خواهد شد. بدین ترتیب دستگاهها و شوراهای بسیاری بطور مستقیم و غیر مستقیم با موضوع تعالی ایمان و امنیت مرتبط خواهند شد اما در رأس آنها رسانه ملی بعنوان نهاد تربیتکننده جامعه در فرم تربیت عمومی و وزارتهای آموزش و پرورش و آموزش عالی بعنوان متولیان تربیتکننده جامعه در فرم تربیت رسمی قرار دارد. چرا که هر کودک از زمان فهم زبان و تصاویر که به مثابه شروع دوره تربیتی وی است، با برنامههای رسانه ملی ارتباط نزدیک برقرار میکند و از بدو ورود به سیستم تعلیم و تربیت رسمی کشور بصورت همزمان از گزارههای دریافتی از هر دو مجرای کشوری، تأثیر عمیق میپذیرد و نهایتاً به آنچه معتقد و ملزم میگردد که در مجموع گذر از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی از سیستمهای تربیتی و آموزشی عمومی و رسمی کشور دریافت کرده است.
از این جهت تولید، تبیین و تدوین محتوای فرهنگی و علمی روشمند که منطبق با گزارههای اصیل اسلامی و قرآنی است و با فهم انسان در سنین مختلف زندگیاش سازگار شده، بعنوان ضرورت اصلی تحقق امنیت در افق ۱۴۰۴ ه.ش و پس از آن بهشمار میآید چرا که از نسل مؤمن، جامعه مؤمن ایجاد میگردد و از جامعه مؤمن، امنیت جامعه در شقوق مختلف بدست میآید.
ورود به صفحهی اختصاصی مقاله در کتابخانهی سایت، جهت دریافت متن آن با فرمت PDF
—————————————————-
[۱] إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون – احقاف: ۱۳
[۲] وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ لَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ – اعراف: ۹۶
[۳] نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَه – بحارالأنوار، ج ۷۸: ص ۱۷۰
[۴] اتحاد جماهیر شوروی
[۵] پیام به آقای میخائیل گورباچف (دعوت به اسلام و پیشبینی شکست کمونیسم) – صحیفه امام – جلد ۲۱ – صفحه ۲۲۰
[۶] بیانات در دیدار مردم آذربایجان – ۲۶/۱۱/۱۳۹۰
[۷] یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ – محمد: ۴۷
[۸] ذَلِکَ وَ مَن یُعَظِّمْ حُرُمَتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّه
[۹] ذَلِکَ وَ مَن یُعَظِّمْ شَعَائرِ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوب
[۱۰] اَلَّذینَ امَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ
[۱۱] فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لهَمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیرًا(۱۶۰)
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَ قَدْ نهُواْ عَنْهُ وَ أَکلْهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا(۱۶۱)
[۱۲] إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلَالَا بَعِیدًا(۱۶۷)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ ظَلَمُواْ لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لَا لِیهْدِیَهُمْ طَرِیقًا(۱۶۸)
[۱۳] إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُواْ لَکُمْ أَعْدَاءً وَ یَبْسُطُواْ إِلَیْکُمْ أَیْدِیهُمْ وَ أَلْسِنَتهَم بِالسُّوءِ وَ وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُون – ممتحنه: ۲
[۱۴] سند چشمانداز ۱۴۰۴ ه.ش جمهوریاسلامی ایران
[۱۵] فرهنگ فارسی معین
[۱۶] التحقیق – جلد ۹: صفحه ۲۲۷ : أنّ الأصل الواحد فی المادّه: هو القوّه فی اختیار إیتاء الفعل و ترکه، بمعنى أنّه قوّه إن شاء فعل بها و إن لم یشأ لم یفعل، مادّیّه أو معنویّه
[۱۷] قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر – آلعمران: ۲۶
[۱۸] بیانات در مراسم بیعت پرسنل دستگاههای اطلاعاتی – ۳۰/۳/۱۳۶۸
[۱۹] إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ – صف: ۴
[۲۰] مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون – عنکبوت: ۴۱
[۲۱] نهجالبلاغه: خطبه ۲۱۶
[۲۲] همان
[۲۳] نهجالبلاغه: خطبه ۵۰
[۲۴] Suzanne Maloney
[۲۵] وبسایت انستیتو بروکینگز: www.brookings.edu/experts/maloneys
[۲۶] غررالحکم ص ۴۲۲
[۲۷] صحیفه امام، جلد۱۰، ص۵۸
[۲۸] نهجالبلاغه: خطبه ۵۰
[۲۹] سند چشمانداز ۱۴۰۴ جمهوریاسلامی ایران
[۳۰] فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم – انفال: ۱۷
[۳۱] وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُون – انفال: ۶۰
[۳۲] کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً و-َ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون – بقره: ۲۱۶
[۳۳] اَلنِّعمَتان، مَجهولَتان اَلصِّحَه وَ الاَمان – بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۷۰، حکمت ۱
[۱]. إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا.
[۲] فَجَعَلَهُ (الاِسلام) أمناً لِمَن عَلِقَه – نهجالبلاغه: خطبه ۱۰۶
[۳] وَاللهُ خَیرُ حافِظا وَ هُوَ اَرحَمُ الرّاحِمین – یوسف:۱۱
[۴] یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ – الفتح:۱۰
[۵] کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی
[۶] مکتب کپنهاک
[۷] Discipline
[۸] بقره: ۲۵۵
[۹] امام خمینی(ره) و امام خامنهای(مدظلهالعالی)