با شروع قرن بیست و یکم میلادی، تعداد قابل توجهی از مقالات علمی، گزارشات جامعهشناسان و یادداشتهای اندیشکدههای مطرح جهان انتشار یافت که به بررسی آثار رسانه در فرایند جامعهسازی پرداخته است. وجه اشتراک تمامی آثار فوق، تأکید بر این مهم است که «رسانه یک عنصر جامعهساز» میباشد.[۱] از سوی دیگر رسانه مصداق راهبردیترین حاصل دانش سایبرنتیک است و از آنجا که تمدن غرب بر مبنای این دانش به تولید و اشاعهی قدرت و حاکمیت خود در سطح جهان روی آورده، منطقاً باید بیشترین توجه خود را معطوف به رسانه نماید. لذا تمدن غرب که عامل اشاعهی جهانبینی غیر توحیدی در جامعهسازی است، رسانه را مهمترین عامل در طرحریزی سیستم حاکمیت معرفی مینماید که در عمل نیز مشهود است.
در سمت مقابل نیز مشاهده میَشود که جهانبینی توحیدی، از ابتدا تا کنون مبنای جامعهسازی را بر رسانه بنا نموده است. بهعبارت دیگر از حضرت آدم(ع) تا خاتمالانبیاء(ص) ، خبر از بعثت ۱۲۴۰۰۰ نبی الهی داده شده که با عنوان «پیامبر» شناخته میشوند و رسالت تمامی آنها، ابلاغ وحی الهی به مردم بوده است. لذا در حکم رسانههای الهی عمل نموده و جامعه از طریق نبوت آنها ایجاد شده است. این مهم پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) و آغاز عصر وصایت بهجای نبوت نیز ادامه یافت با این تفاوت که محتوای اصلی در قالب قرآن کلامالله در دسترس جهانیان قرار گرفت و تفسیر آن بهعنوان متن نهایی رسانهی الهی بر عهدهی خاندان عترت است که این روال تا قیامت موعود استمرار خواهد یافت.
پس در نهایت مبنای جامعهسازی در دو جهانبینی توحیدی و غیرتوحیدی، به ابتناء رسانه است. بنابر این هرگونه ورود به حوزهی جامعهسازی و جامعهشناسی به شناخت کامل رسانه و توانمندی بهکارگیری آن نیاز دارد. این در حالی است که تحقیقاً اثبات شده مبانی ایدئولوژیک رسانهی غیرتوحیدی، شکلدهنده و ایجادکنندهی تمامی راهبردها، تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای است که اساساً با نگاه توحیدی در تضاد بوده و امکان مصادره ندارد. از این رو باید اولاً به شناخت دقیق نظری و عملی نسبت به رسانهی غیرتوحیدی – که رسانهی دشمن است و جایگاه ویژه در مباحث دشمنشناسی دارد- دست یافت و ثانیاً برای جامعهسازی بر اساس جهانبینی توحیدی جهت تبیین رسانهی توحیدی اقدام نمود.
[۱] MEDIA – AGENTS OF SOCIALIZATION, Rosita Uznienė, Regional Formation and Development Studies, Vol 8, No 3 (2012)